چهار هفتگی آرامیس
سلام این هفته باباجون به مناسبت تولد حضرت فاطمه اومده بود خونمون خیلی خوشحالمون کرد واسه اینکه اولین بعد از تولد من ،اولین بار بود که میومد خونمون نی نی باباجونش رو خیلی دوست داره تندتند دلش براش تنگ میشه دوستت داریم باباجون مهربون ...
دوهفتگی آرامیس(خونه ی آقا جون)
سلام.این هفته واسه بار اول رفتم خونه آقا جون. عمه جون هم که واسه دیدن من از شیراز خودش رو رسونده بود برگشته سر کارش .این همه سال پیش مامان بابام بودی حالا که من اومدم ول کردی رفتی اون سر ذنیا لااقل زود زود بیا پیشم.دوست دارم ...
سه هفتگی آرامیس(اولین مسافرت نی نی)
سلام این هفته مان و نی نی شوش بودن خونه باباجون ،من هم اهواز بودم کلاس.اولین باره که قراره من و نی نی از هم دور باشیم و اولین مسافرت نی نی حساب میشه. ...
خصوصی(برای عمه)
طلوع
اومدی تو اومدی پا روی چشمام بزاری عکستو تو دفتر امروز و فردام بزاری در یکی از روزهای قشنگ بهاری بهار زندگی ما فرا رسید و خدا یک هدیه آسمونی بهمون داد . روز شنبه دهم اردیبهشت نود ساعت 9:25 صبح مسافر کوچولوی ما از راه رسید و زندگیمون رو نورانی کرد. نی نی کوچولوی ما که خیلی منتظرش بودیم ، پا به دنیای هستی گذاشت. خورشید ما طلوع کرد. آرامش ما آمد. آرامیس. ...
یک هفتگی آرامیس(زندگی شیرین من ومان با نی نی)
دایی جون نی نی
پنج روزی آرامیس خانم آرامیس کوچولو و دایی جون ده روزی آرامیس خانم ...
شروعی زیبا
سلام خوبید ببخشید من ومان فرصت ندارن زود زود بهتون سر بزنن ،چون قرار نیست خیلی وقتتون رو بگیریم. دوستتون دارم و از اینکه بهم سر میزنید ممنونم. ...
لحظه دیدار
ما نی نی رو ساعت 11:55 ظهر دیدیم. اولین عکس آرامیس دو ساعت و نیم بعد از تولد ...